برای مشاهده مقالات هر پرونده روی عنوان آن کلیک نمایید
|
|
نتيجه جستجو براي يافتن کليد واژه : کامران عدل |
|
عکسهای مشروطه یادگاری بود
|
حدود ۱۵۰ عکس از دوره مشروطه باقیمانده است...درباری بودن عکسها شعار پوپولیستی است. پنجشنبه 11 شهريور 1395 |
|
|
|
با وساطت فردوست آزاد شدم
|
ساواکیها برای من پروندهسازی میکردند...پول دادند تا عکسهایم از انقلاب را چاپ نکنم.... موسوی گفت من را آزاد کنند... خانۀ عموی من آن زمان دفتر میرحسین بود. زمانی که پروژه مسجد سلمان فارسی را عکاسی میکردم، یک بار او را دیدم. آنجا به من گفت: «چرا خانه عمویت را عکاسی نمیکنی؟»...قطبی از دم در داد زد: «آقای عدل آب من با شما در یک جو نمیرود، پارتیتان هم که کلفت است.»...من «عکاسی معماری اجتماعی» کردم، یعنی در عکاسی از بناها دقت داشتم تا زندگی آدمها را نشان دهم. چهارشنبه 11 دى 1392 |
|
|
|
ظاهر من برای فرح پهلوی عجیب بود
|
تلویزیون نامهای برای من فرستاد و برای همکاری دعوت کرد....اولین سری عکسهای معماری من از مسجد جامع عباسی است... برای اولین بار بود فرح عکاس غیرفرنگی میدید... علی پهلوی از لحاظ ظاهر و همچنین قیافه شباهتهای بسیاری به من داشت. ما هردویمان در چارچوبهای آن زمان آدمهای عجیب و غریبی به حساب میآمدیم. علی بعدها انقلابی شد و اسم فامیلش را اسلامی گذاشت... خیلیها از جمله برادر من - شهریار- به جشن هنر شیراز ایراد میگرفتند و میگفتند که این سیستم بورژوازی است. دوشنبه 9 دى 1392 |
|
|
|
غارت خانه مصدق در ۲۸ مرداد را دیدم
|
پیش از ورود پدرم به ایران دانشکده کشاورزی وجود داشت، اما او آن را گسترش داد، استادان فرانسوی را به ایران دعوت کرد و دانشکده کشاورزی کرج را راهاندازی کردند...پدرم تعدادی از مهمترین سدهایی که هم اکنون در کشور وجود دارد را ساخت که از جمله آن میتوان به سد کرج، دز و کوهرنگ اشاره کرد...محمدرضا شاه بعد از مدتی متوجه اشتباه بودن طرح اصلاحات ارضی میشود و از پدرم میخواهد به تهران بازگردد...اموال خانواده ما پس از انقلاب مصادره نشد...در ۱۲ سالگی آرزو کردم که عکاس شوم. شنبه 7 دى 1392 |
|
|
|
|